جینگیل

مراجعه به متخصص غدد و تغذیه

1391/10/8 20:05
نویسنده : mitra
1,317 بازدید
اشتراک گذاری

امروز صبح ساعت 6 حرکت کردیم به سمت تهران، رفتنی همسری گلم نشست و رانندگی کرد و برگشتنی هم من! با اینکه خیلی خسته بودیم اما چون من ساعت چهار و نیم وقت دکتر غدد داشتم مجبور شدیم بعد از اینکه رسیدیم خونه و یه قهوه زدیم به رگ بریم دکتر!  تا رسیدم دکتر دیدم هی وای من بیست نفر جلوتر از من نشستن!استرسخلاصه تا شش منتظر نشستم تا نوبتم شد. دکتر گفت هورمن تیروییدم خیلی بالاست نامه اجازه بارداری نداد. برام قرص لووتیروکسین نوشت که سه روز در هفته کامل و سه روز هم نصف بخورم تا بیست و پنج دی ماه دوباره آزمایش تیرویید و پرولاکتین بدم!!! خلاصه گفت باید وزن و هم کم کنی حداقل پانزده کیلووووو! خلاصه گفت اگه میزان هورمن ها کنترل شد دیگه میتونی برای بارداری اقدام کنی!! بعدش چون نوبت دکتر تغذیه داشتم رفتیم سمت دکتر تغذیه که تا هشت و ربع هم منتظر شدم اونجااااااااا! خلاصه این خانم دکتر هم لطف کرد و کلی آزمایش هم اون نوشت تا فردا برم ناشتا اون آزمایش ها رو هم بدم. بعد از یک هفته با جواب آزمایش ها و لیست غذاهایی که تو یک هفته خوردم و بنویسم و ببرم براش! تا اونم یه رژیم بده!

اما چندتا توصیه کرد برای این هفته: 1. نوشابه، دلستر، شیرکاکائو تا سه سال ممنوع.  2. غذاها را تا میتونم بجوم  3. نیم ساعت قبل و بعد از غذا آب و کلا مایعات نخورم   4. در هنگاه عصبانیت دو لیوان آب لاجرعه سر بکشم و تا بیست دقیقه چیزی نخورم!  

 

بعد از معاینه هم گفت بدنت و که دیدم فهمیدم تو خیلی خوب و سریع لاغر می شی و میتونی خیلی خوش هیکل بشی!!! حالا این یه هفته را می صبرم ببینیم چی میشه!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان طاها
11 آذر 91 23:29
می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .

عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد

بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ...

بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند .

تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.

تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود

و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...!


niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به جینگیل می باشد