مراجعه به متخصص تغذیه برای بار سوم
وقتی خسته و کوفته از تهران رسیدیم قم، اول رفتیم خونه رژیمم و بروشور قرص ونوستات و برداشتیم رفتیم مطب دکتر باز هم هوا بارونی بود و طبق معمول صفاییه دیوونه خونه! اه که چقدر از قم متنفرم. قم فقط برای زیارت خوبه و لاغیر! آخر وقت رسیدم و فقط یک نفر که قبل من رفته بود تو اونجا بود. دو سه دقیقه منتظر شدم تا نوبت من شد. دکتر خیلی خانوم خوش رو و مهربونیه. رفتم رو وزنه که دیدم کلی ذوق کرد که چقدر عالیییییییییییییی سه کیلو تو یک هفته! آفرین بعد گفتم من ونوستات مصرف نکردم چون رو بروشورش اینطور نوشته بود اما دکتر گفت چون bmiشما بالاست میتونی دو دوره مصرف کنی پس با خیال راحت بخور. منم گفتم چشم بعد هم پرسیدم که لووتیروکسین رو اشتها تاثیر میگذاره؟ چون من روزایی که یک دونه کامل میخورم کلی اشتهام کم میشه اما روزایی که نصف میخورم اشتهام خیلی بیشتره! این و گفتم و خانوم دکتر برام یه شربت نوشت که باید بعد از صبحانه بخورم تا اشتهام وکم کنه!!!اسمش ال-کارنیتین هست خلاصه رژیمم و تغییر داد و گفت اگه همین طوری پیش بری تا عید یه مانکن داری منم گفت انشاالله! چون از دکتر خواستم میوه ام به چهار تا پنج واحد افزایش داد و برام صبح یه لیوان سرخالی شیر قهوه با ذو تا کراکر نوشت اییییییی جانم!ا اما به جاش شیر و عسل صبحانه رو حذف کرد.
به جای شب چهارم، شام و به یک کاسه لوبیاچیتی تغییر داد. میزان گوشت و مرغ و ماهی هم شد اندازه سه بند انگشتم. ببینیم خدا چی می خواد. به داروهام هم ونوستات و شربت کاهش اشتها اضافه شد.